رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
به دوران کودکیت برگرد کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟ نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت دوست داشتنت پاک و بی ریا بخشیدنت با رضایت چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن و این پایان تمام کدورتها بود می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی! چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!! [ سه شنبه 91/11/24 ] [ 12:15 صبح ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |