رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
وقتی دل ارزش خودش را از دست بدهد و چشمهایت دیگر اشکی برای ریختن نداشته باشد، وقتی دیگر قدرت فریاد زدن را هم نداشته باشی، وقتی دیگر هر چه دل تنگت خواسته باشد گفته باشی، وقتی دیگر دفتر و قلم هم تنهایت گذاشته باشند، وقتی از درون تمام وجودت یخ بزند، وقتی چشم از دنیا ببندی و آرزوی مرگ بکنی، وقتی احساس کنی تنهاترین هستی، چشمهایت را ببند و از ته دل بخند که با هر لبخند روحی خاموش جان میگیرد و درخت پیر جوان میشود. آری لحظه هاست که آدمی را هیچ و پوچ میکند. لحظه هاست که انسان را فرسوده و خسته از زندگانی میکند و لحظه هاست که عمر ما را به پایان میرساند. بیایید از پس لحظه ها بگریزیم و به امید لحظه بعدی زندگی نکنیم. اینگونه بیندیشیم که انگار لحظه بعدی پیش روی ما نیست و از همین لحظه لذت ببریم نه به امید لحظه بعدی....
[ شنبه 92/1/17 ] [ 10:55 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |