رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
خدایا تو را می خوانیم وقتی قلب هایمان کوچکتر از غصه هایمان می شود وقتی نمی توانیم اشک هایمان را پشت پلک هایمان مخفی کنیم و بغض هایمان پشت سر هم می شکند وقتی احساس می کنیم [ چهارشنبه 91/9/15 ] [ 11:5 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
نبودنت را با هیچ چیز اندازه نمیگیرم چون هیچ میدانمت دیگر به دوستت دارم هایت دل نمی بازم تو را و تمام خاطره هایت را به فراموشی می سپارم دیگر تو رویای شبانه ام نیستی حتی به خیالت اجازه نمیدهم حوالی خیالم پرواز کند دیگر خلوتم را با تو پر نمیکنم،تو و تک تک ثانیه های سوخته ام را همراه با خاکستر خاطراتت به دست باد می سپارم تا تو را به دور دستها ببرد،به ناکجا آباد دور از شور حال عاشقانه ام زیباترین لحظات در پیش است،بدون وجود تو بوی خدا در اطرافم پراکنده شده چه زیباست لحظات عارفانه ام چه دلنشین است عشق آسمانی به دور از هوس های زمینی زیبا نوشت ..لطفا کپی نکنید..مرسی [ چهارشنبه 91/9/15 ] [ 12:35 صبح ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
قرار نبوده تا نم باران زد دست پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم... قرار نبوده اینقدردور شویم و مصنوعی... [ جمعه 91/9/10 ] [ 11:3 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
و پرده بر افتاد برای لحظاتی پیچید به ناگاه طنین صلواتی تو آمدی و با نفست معجزه کردی شد هر قدمت مایه خیر وبرکاتی آنان که شب قدر تو را درک نکردند اصلا نرسیدند به صبحی و صلاتی مفهوم تو ادراک نکردند و شکستند بین در و دیوار،تورا با ضرباتی شد قلب تو صد تکه و هر تکه پر از نور حیرت زده ماندند...چه ذاتی...چه صفاتی هفتاد و کمی شب پس از آن نیل ترین روز تابوت تو بر دوش کبود نفراتی تشیع شد از خاک به افلاک و شدی ابر تا این که شوی باعث جریان فراتی حالا به لب ساحلت ای مادر دریا دیریست که پهلو زده کشتی نجاتی عمریست به دنبال تو در خاک بقیعیم از حال تو پیداست مقیم عتباتی ایوب پرند آور [ چهارشنبه 91/9/1 ] [ 10:43 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |