شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ دهقان پير، با ناله مي‌گفت: ارباب! آخر درد من يکي دو تا نيست با وجود اين همه بدبختي، نمي‌دانم ديگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را«چپ» آفريده است؟! دخترم همه چيز را دو تا مي‌بيند. ارباب پرخاش کرد و گفت: بدبخت! چهل سال است نان مرا زهر مار مي‌کني!
مگر کور هستي، نمي‌بيني که چشم دختر من هم «چپ» است؟! دهقان گفت: چرا ارباب مي‌بينم … اما … چيزي که هست، دختر شما همه‌ي اين خوشبختي‌ها را «دوتا» مي‌بيند … ولي دختر من، اين همه بدبختي را … !
زيـــــــــــــ بـــــا :) !
روياي شبانه♥
رتبه 87
8 برگزیده
1181 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top