رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
یار گرفته ام بسی چون تو ندیده ام کسی شمع چنین نیامدست از در هیچ مجلسی عادت بخت من نبود آن که تو یادم آوری نقد چنین کم اوفتد خاصه به دست مفلسی صحبت از این شریفتر صورت از این لطیفتر دامن از این نظیفتر وصف تو چون کند کسی خادمه سرای را گو در حجره بند کن تا به سر حضور ما ره نبرد موسوسی روز وصال دوستان دل نرود به بوستان یا به گلی نگه کند یا به جمال نرگسی گر بکشی کجا روم تن به قضا نهاده ام سنگ جفای دوستان درد نمی کند بسی قصه به هر که می برم فایده ای نمیدهد مشکل درد عشق را حل نکند مهندسی این همه خار می خورد سعدی و بار می برد جای دگر نمی رود هر که گرفت مونسی [ سه شنبه 92/9/26 ] [ 11:6 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |