رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
باز این اشک است که از جاده های دل می گذرد و در کویر نیاز ساکن می شود . دوباره کبوترهای محرم خیال ، با خاک عرفات تیمم می کنند . نمی دانم ! اما هر چه هست من زائر کوی حسینم . می خواهم با زمزمه های حسینی در صحرای عرفات ، محرم درگاه خدا شوم ، زیرباران عرفه
احسان دیرین تو را که قرن هاست ، مردمان شناخته اند . تو همانی که کاروان را برای نجات یوسف فرود آوردی ، تا او را از چاه به جاه و از بندگی به سلطنت رسانی ، چشم سپید یعقوب را به دیدار یوسف روشن کردی ! ای آن که دستان ابراهیم را از ذبح اسماعیل نگاه داشتی تا وعده ات تحقق یابد ! این را نیز می دانم که اگر بنده ای نافرمانی کند ، عزلش نمی کنی ، مگر ساحران نبودند که سال ها غیر تو را می پرستیدند و فرستادگان تو را تکذیب کردند ، اما تو با آیه لطیف هدایت از هر چه جهالت رهایشان کردی وبه سمت نور رهنمایشان شدی ، من اکنون زیرباران عرفه ، زمزمه های حسین (ع) این بنده ی عاشق تو را زمزمه می کنم . او که تو را با واژه های آسمانی اشک می خواند و با تمام بزرگی اش چه خاشعانه با تو سخن می گفت . این همان ! آغاز کربلایی شدن است ... مهربانا ! خطاهایم بزرگ شد و رسوایم نکردی . گناهانم را دیدی و پوشاندی . با این همه گناهکاری راهنمایم شدی ... پس به راستی که حمد و سپاس برای توست ! ای خدای بی همتا ! لب هایم با طراوت دعا ترنم گرفته اند . چشمانم در بارش توبه ، امان از دست داده اند . دل ، بی قرار عرفات حسین (ع) شده است . یا قدیم الاحسان ما را بیامرز و دعاهایمان را مستجاب کن که جز تو کسی نداریم و چشم امیدمان به درگاه توست .
[ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 10:13 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |