رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
زمین... نامی آشنا برای انسان ها... قطعه ای از این زمین متعلق به حسین است. همانجایی که بر تمامی زمین ها برتری دارد. زمین، همانند آسمان، دارای ویژگی هایی است.
همان ویزگی هایی که در ارباب نیز نهفته شده... زمین معدن طلا و نقره و جواهر است و حسین، معدن کاخ های بهشتی... زمین جایی است برای پرورش و رویش گیاهان تا مورد استفاده ی انسان ها قرار گیرد و حسین کسی است که همه ی ضرورت ها و شایستگی های انسان ها در او روئیده... زمین را خداوند مهد آرامش قرار داد. زندگی و مرگ، همه در زمین است. حسین نیز منزلگاهی در زمین دارد، پر از آرامش... حریم امنش در زمین و کاخ هایش در جنت، کفایت کننده ی عاشقانش در زندگی و مرگ است. آسمان... زمین... و اینک هوا... اگر بگویم دلت پر از غصه می شود. یاد نفس نفس زدن های اربابت می افتی. بعد از نبردی جانانه به سمت خیام بازگشت... نفس نفس می زد... در گودی قتله گاه به نیزه شکسته ای تکیه زد... نفس نفس می زد... از قفا که می بریدند... این جا دیگر ارباب نبود که... صدایی می آمد. ه هه هه هه ه ه... زینب بود. نفس نفس می زد. او می برید و من می بریدم او از حسین سر من از حسین دل منبعhttp://beynolharamein43.blogfa.com/tag/
[ جمعه 91/8/26 ] [ 11:49 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |