رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
بگذار زمان روی زمین بند نباشد حافظ پی اعطای سمرقند نباشد بگذارکه ابلیس دراین معرکه یک بار مطرود ز درگاه خداوند نباشد بگذار گناه هوس آدم و حوّا بر گردن آن سیب که چیدند نباشد مجنون به بیابان زد و لیلا... ولی ای کاش این قصه همان قصه که گفتند نباشد ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهت آن وعده ی نادیده که دادند نباشد یک بار تو درقصه ی پرپیچ و خم ما آن کس که مسافر شد و دل کند نباشد آشوب،همان حس غریبی ست که دارم وقتی که به لب های تو لبخند نباشد درتک تک رگهای تنم عشق تو جاریست در تک تک رگهای تو هر چند نباشد من می روم و هیچ مهم نیست که یک عمر زنجیر نگاه تو که پابند نباشد وقتی که قرار است کنار تو نباشم بگذار زمان روی زمین بند نباشد
[ یکشنبه 92/6/17 ] [ 12:51 صبح ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |