رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
سلام من به زندگی،به گیسوهای انوار خورشید، به زیباترین پرتوهای مهتاب ،قشنگترین چشمک هر ستاره، سلام به امروز،به دیروز و نابترین سلام به فرداها..فرداهای نامده، همان فردایی که زیباترین روزهای با تو بودن می شود. راستی یادم رفت سلام به تو، زیباترین بهانه ام،شورِ غزل و تاب وتب ترانه ام.. سلام به روز عاشقی تو بهترین روز منی، و ه که چه خوش خیال است دل من... دل تو کجا تاب و تب لحظه عاشقی کجا... سلام به خوش خیالی خودم، سلام به روز مرگ من، زندگی دوباره ام لحظه آرمیدنم به لحظه های بی کسی ســلام زیبا نوشت لطفا کپی نکنید
[ شنبه 91/11/28 ] [ 9:59 عصر ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
به دوران کودکیت برگرد کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟ نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت دوست داشتنت پاک و بی ریا بخشیدنت با رضایت چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن و این پایان تمام کدورتها بود می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی! چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!! [ سه شنبه 91/11/24 ] [ 12:15 صبح ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
شاید روزی پنجره را ببندم
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |